قطعه زیبای بوستان و برف از پروین اعتصامی تقدیم شما= = = = = = = = =به ماه دی، گلستان گفت با برف که ما را چند حیران میگذاریبسی باریدهای بر گلشن و راغ چه خواهد بود گر زین پس نباریبسی گلبن، کفن پوشید از تو بسی کردی بخوبان سوگواریشکستی هر چه را، دیگر نپیوست زدی هر زخم، گشت آن زخم کاری... هزاران غنچه نشکفته بردی نوید برگ سبزی هم نیاریچو گستردی بساط دشمنی را هزاران دوست را کردی فراریبگفت ای دوست، مهر از کینه بشناس ز ما ناید بجز تیمارخواریهزاران راز بود اندر دل خاک چه کردستیم ما جز رازداریبهر بی توشه ساز و برگ دادم نکردم هیچگه ناسازگاریبهار از دکهی من حله گیرد شکوفه باشد از من یادگاریمن آموزم درختان کهن را گهی سرسبزی و گه میوهداریمرا هر سال، گردون میفرستد به گلزار از پی آموزگاریچمن یکسر نگارستان شد از من چرا نقش بد از من مینگاریبه گل گفتم رموز دلفریبی به بلبل، داستان دوستاریز من، گلهای نوروزی شب و روز فرا گیرند درس کامکاریچو من گنجور باغ و بوستانم درین گنجینه داری هر چه داریمرا با خود ودیعتهاست پنهان ز دوران بدین بی اعتباریهزاران گنج را گشتم نگهبان بدین بی پائی و ناپایداریدل و دامن نیالودم به پستی بری بودم ز ننگ بد شعاریسپیدم زان سبب کردن در بر که باشد جامهی پرهیزکاری
برچسبها: قطعه زیبای بوستان و برف از پروین اعتصامی تقدیم شما بازگشت بعد از دو سال...
ادامه مطلبما را در سایت بازگشت بعد از دو سال دنبال می کنید
برچسب : اعتصامی, نویسنده : rezanaderi1379 بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 15:33